بىمناسبت نيست كه به قسمتى از احاديث اسلامى اشاره كنيم كه آنها نيز گروههاى زيادى را كه ظاهرا در زمره مسلمانان و يا پيروان مكتب اهل بيت عليهم السّلام هستند را مطرود دانسته و آنان را از صف مؤمنان و شيعيان خارج مىسازد:
1- پيامبر اسلام صلّي الله عليه و آله وسلّم مىفرمايد:
من غش مسلما فليس منا.
آن كس كه با برادران مسلمانش تقلب و خيانت كند از ما نيست.
أمالي، شيخ صدوق، ص 515 .
2- امام صادق عليه السّلام مىفرمايد:
ليس بولى لى من اكل مال مؤمن حراما.
كسى كه مال مؤمنى را به گناه بخورد دوست من نيست.
كافي، شيخ كليني، ج 5 ، ص 314 .
3- پيامبر صلّي الله عليه و آله وسلّم مىفرمايد:
الا و من اكرمه الناس اتقاء شره فليس منى.
بدانيد كسى كه مردم او را به خاطر اجتناب از شرش گرامى دارند از من نيست.
خصال، شيخ صدوق، ص 14.
4- امام صادق عليه السّلام فرمود:
ليس من شيعتنا من يظلم الناس.
كسى كه به مردم ستم مىكند شيعه ما نيست.
تحف العقول، ابن شعبة حراني ، ص 303 .
5- امام كاظم عليه السّلام فرمود:
ليس منا من لم يحاسب نفسه فى كل يوم .
«1»:" كسى كه هر روز به حساب خويش نرسد از ما نيست.
اختصاص، شيخ مفيد، ص 26.
6- پيامبر صلّي الله عليه و آله وسلّم فرمود:
من سمع رجلا ينادى يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم.
كسى كه صداى انسانى را بشنود كه فرياد مىزند اى مسلمانان به دادم برسيد و كمكم كنيد كسى كه اين فرياد را بشنود و پاسخ نگويد مسلمان نيست.
وسائل الشيعة (الإسلامية)، حر عاملي، ج 11، ص 108.
7- امام باقر ع به يكى از يارانش به نام جابر فرمود:
و اعلم يا جابر بانك لا تكون لنا وليا حتى لو اجتمع عليك اهل مصرك و قالوا انت رجل سوء لم يحزنك ذلك و لو قالوا انك رجل صالح لم يسرك ذلك و لكن اعرض نفسك على كتاب اللَّه.
اى جابر! بدان كه تو دوست ما نخواهى بود تا زمانى كه اگر تمام اهل شهر تو جمع شوند و بگويند تو آدم بدى هستى غمگين نشوى و اگر همه بگويند تو آدم خوبى هستى خوشحال نشوى بلكه خود را بر كتاب خدا قرآن عرضه دارى و ضوابط خوبى و بدى را از آن بگيرى و بعد ببينى از كدام گروهى.
تحف العقول، ابن شعبة حراني، ص 284.
اين احاديث خط بطلاني است بر پندار كسانى كه تنها به اسم قناعت مىكنند و از عمل و ارتباط مكتبى در ميان آنها خبرى نيست. و به وضوح ثابت مىكند كه در مكتب پيشوايان الهى آنچه اصل اساسى و زير بنائى است همان ايمان به مكتب و عمل به برنامههاى آن است و همه چيز بايد با اين مقياس سنجيده شود.
در پايان اين حديث را نيز اضافه كنيم كه اين راه سختيها نيز دارد همانگونه كه در حديث آمده:
عن امير المؤمنين عليه السّلام : من أحبنا أهل البيت فليعد للفقر جلبابا.
كسي كه ما اهل بيت را دوست ميدارد بايد لباس فقر و سختي بر تن نمايد.
أمالي، سيد مرتضى، ج 1، ص 13. أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال لعلي والذي نفسي بيده لولا أن يقول فيك
طوائف من أمتي ما قالت النصارى في عيسى بن مريم لقلت فيك اليوم مقالا لا
تمر بأحد من المسلمين إلا أخذ التراب من أثر قدميك يطلبون به البركة
المعجم الكبير طبراني ج 1 ص 320
پيامبر اكرم صلي الله عليه واله به علي عليه السلام فرمود : اگر گروه هايي از امت من در مورد تو آنچه مسيحيان در مورد عيسي بن مريم [الاهيت] گفتند نمي گفتند امروز در مورد تو سخني مي گفتم كه بر احدي از مسلمين نمي گذشتي مگر اينكه خاك پاي تو را به عنوان بركت بر مي داشتند
شايد بتوان گفت يكي از مهمترين و زيبا ترين احاديث در مورد مناقب حضرت امير المومنين عليه السلام اين حديث است كه چند نكته كليدي مي توان از آن برداشت كرد :
1- پيامبر اكرم از خوف افراد غالي -كه لعنت خدا بر آنها باد- بسياري از مناقب امير المومنين علي عليه السلام را بازگو نفرمودند
2- در اين حديث بركت گرفتن از آثار اولياء مطرح شده و نفي نشده است(يطلبون به البركة)
يك سوال كليدي نيز در مورد احاديث مربوط به خلفا پيش مي آيد كه با اين كه احاديث زيادي در مورد مناقب ابي بكر از زبان پيامبر اكرم در كتب اهل سنت آمده چرا خليفه اول در سقيفه بني ساعده به هيچ كدام از آن ها اشاره نكرد ؟
آيا خود ايشان از وجود چنين رواياتي بي خبر بوده؟
اشاره نكردن به اين احاديث نشان دهنده ساختگي بودن اين احاديث در زمان بني اميه نيست؟
يا شايد تواضع خليفه مانع بيان مناقبش بوده است؟
به راستي چرا ابوبكر در سقيفه به هيچ يك از فضايلش غير از خويشاوندي اشاره نكرد؟؟؟
شبهه ششم:
ايشان ميگويد:
تا زماني كه شيعيان قائل به ارتداد صحابه بعد از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هستند، به هيچ وجهي وحدت ميان ما امكانپذير نيست.
جواب:
جناب آقاي گرگيچ! باز هم من توصيه ميكنم كه مقداري مطالعه كنيد..........شبهه پنجم:
ايشان ميگويد:
شيعيان حضرت عمر را به عنوان قاتل حضرت زهراء (سلام الله عليها) معرفي ميکنند.
جواب:
بنده در سال گذشته در ماه شعبان با يکي از اساتيد حوزه علميه زاهدان،.............شبهه چهارم:
ايشان ميگويد:
مادامي كه بحث فدك در ميان شيعيان مطرح است، وحدتي ميان ما و شيعيان امكانپذير نيست.
جواب:
اين، بحث مخصوص شيعه نيست. شما در کتابهاي معتبرتان آوردهايد.........علي، دختر و جگرگوشه خودش أم کلثوم را به عقد خليفه دوم در آورده است و حضرت عمر، داماد علي بوده است و رابطه آنچناني با هم داشتهاند. آنوقت شيعيان ميگويند که عمر، غاصب حق علي بوده است.
جواب:
اين را بارها جواب دادهايم........رابطه علي با خلفاء خوب بود. زيرا علي، نام بچههايش را ابوبکر و عمر و عثمان گذاشته بود و اينها نشانگر اين است که اميرالمؤمنين (عليه السلام) با اينها رابطه حسنه داشته است.
جواب:
اين، حرف ايشان نيست و سالهاست که اين قضايا مطرح است که اسامي فرزندان اميرالمؤمنين (عليه السلام) به نام خلفاء، نشانگر رابطه حسنه و علاقه قلبي اميرالمؤمنين (عليه السلام) با اينهاست.
اينها حرف بياساس است..........
شبهاتي كه در جلسه ختم بخاري توسط مولوي گرگيج مطرح شده و آيت الله قزويني به آن جواب داده اند:
عامل تفرقه ميان شيعه و سني در كشور جمهوري اسلامي ايران و جهان، 5 چيز است و مادامي كه اين 5 مسئله حل نشود، وحدت ميان شيعه و سني بيفائده است:
1. مادامي كه شيعيان، خلفاي ثلاثه را غاصب و كافر و ظالم ميدانند، قطعا هيچگونه وحدت و تقريبي ميان ما و آنها صورت نميگيرد.