پاسخ هاي زيبا و مستند بر شبهات بزرگ و واهي

 

شبهه اول:

ايشان مي‌گويد:

 

مادامي كه شيعيان، خلفاي ثلاثه را غاصب و كافر و ظالم مي‌دانند، قطعا هيچ‌گونه وحدت و تقريبي ميان ما و آنها صورت نمي‌گيرد.

 

جواب:

جناب مولوي گرگيج! جناب مولوي عبد الحميد! آقايان اهل سنت! وقتي خود امير المؤمنين (عليه السلام) در منابع معتبر شيعه و اهل سنت از خلفاء با عنوان غاصب تعبير مي‌كند، گناه شيعه چيست؟! پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از همان روز اول آغاز إعلان رسالت علني تا آخرين روزي كه از دنيا رفت، بحث خلافت امير المؤمنين (عليه السلام) را مطرح كرده است. صدها حديث و آيه با صراحت و به هر لفظي كه بگوييد، مي‌آوريم كه دلالت بر ولايت امير المؤمنين (عليه السلام) مي‌كند.

من با يكي از علماء اهل سنت بحث مي‌كردم و حديث غدير را مطرح کردم. گفت بايد به جاي مولي، والي مي‌گفت. مسائل ديگري از حديث غدير را مطرح کردم و ايراد گرفت. گفتم شما چه مي‌خواهيد؟ اگر مي‌خواهيد بگوييد که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بايد مي‌فرمود حضرت علي (عليه السلام) خليفه است، من روايت از کتاب‌هاي شما مي‌آورم که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرموده است حضرت علي (عليه السلام) خليفه من است. اگر مي‌خواهيد بگوييد که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بايد مي‌فرمود حضرت علي (عليه السلام) ولي است، من 50 روايت مي‌آورم. هر واژه و جمله‌اي را که بگوييد اگر پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آن را مي‌فرمود، ما خلافت حضرت علي (عليه السلام) را قبول مي‌کرديم، من همان را از کتاب‌هاي شما بياورم.

آري ، پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله) به عبارتهاي مختلف خلافت حضرت علي عليه السلام را مطرح فرمودند ولي با اين‌حال آمدند بعد از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، اميرالمؤمنين (عليه السلام) را کنار زدند. شما اسم اين را چه مي‌گذاريد؟ اميرالمؤمنين (عليه السلام) نام اين را غصب گذاشته است و از آنها به عنوان غاصب تعبير کرده است. ابن قتيبه دينوري – از علماي طراز اول اهل سنت - در کتاب الإمامة و السياسة مي‌گويد اميرالمؤمنين (عليه السلام) خطاب به خلفاء فرمود:

 

و تأخذونه منا اهل البيت غصبا.

 

شما اين خلافت را به غصب از ما گرفتيد.

 

الإمامة و السياسة لإبن قتيبة الدينوري، تحقيق الزيني، ج1، ص18

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در شرح نهج البلاغة إبن أبي الحديد آمده، مي‌فرمايد:

 

و غصبوني حقي.

 

حق مرا غصب کردند.

 

شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد، ج4، ص104

در جاي جاي خود نهج‌البلاغه، اميرالمؤمنين (عليه السلام) بحث غصب خلافت را مطرح کرده است. وقتي خود اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي‌گويد اينها حق مرا غصب کردند، شيعه چه گناهي دارد که از آنها به عنوان غاصب تعبير مي‌کند؟ چه کنيم؟ بگوييم که اين خلفاء به وظيفه‌شان عمل کردند؟ اينها که سخن پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را زير پا گذاشتند و خليفه منصوب پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را خانه‌نشين کردند! اينها واقعا آدم‌هاي سالم و صالح و متدين و مطيع پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بودند؟! اين در کتاب‌هاي خود شما آمده است.

بالاتر از همه اينها، جناب آقاي گرگيچ! گويا شما از کتاب‌هاي صحاح خودتان بي‌خبريد! شما در کتاب صحيح مسلم – که شما معتقديد بعد از قرآن، صحيح‌ترين کتاب در دنيا است – آورده‌ايد که خليفه دوم خطاب به حضرت علي (عليه السلام) و عباس – عموي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) – گفت:

 

فلما توفى رسول الله صلى الله عليه و سلم، قال أبو بكر: إنا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم ... فرأيتماه كاذبا آثما غادرا خائنا، ... ثم توفى أبو بكر و أنا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم و ولى أبى بكر، فرأيتماني كاذبا آثما غادرا خائنا.

 

وقتي رسول الله صلى الله عليه و سلم از دنيا رفت، ابوبکر گفت: من خليفه رسول الله صلى الله عليه و سلم هستم و نظر و رأي شما دو نفر – علي و عباس – درباره ابوبکر اين بود که ابوبکر، دروغ‌گو و گنه‌کار و حيله‌گر و خائن است. وقتي ابوبکر از دنيا رفت، من گفتم: من خليفه رسول الله صلى الله عليه و سلم و ابوبکر هستم و نظر و رأي شما دو نفر درباره من اين بود که من دروغ‌گو و گنه‌کار و حيله‌گر و خائن هستم.

 

صحيح مسلم، کتاب الجهاد، باب الفئ، ج5، ص152

اين سخني است که شما در صحيح مسلم از قول خليفه دوم آورده‌ايد که عقيده حضرت علي (عليه السلام) تا آخرين روزهاي خلافت خليفه دوم اين‌گونه بوده است. وقتي قضيه اين‌گونه است، شما مي‌خواهيد چه کنيد؟ آن وقت شما به ما مي‌گوييد که چرا خلفاء ثلاثه را غاصب و ظالم مي‌دانيد؟! جالب اين‌که وقتي صحيح بخاري به اينجا مي‌رسد و‌ مي‌بيند که کلمه:

 

فرأيتماه كاذبا آثما غادرا خائنا

حيثيت خلفاء را به باد مي‌دهد، مي‌گويد:

وبه جاي أن از كلمه  كذا و كذا استفاده مي‌كمد

 

صحيح البخاري، ج6، ص191

آقاي عبد الحميد! ما نمي‌خواهيم روي خط قرمزها برويم؛ ولي اگر بنا باشد شما اين‌‌گونه در حق ما جفا کنيد، ما هم روي خط قرمزها مي‌رويم و ديگر چيزي براي شما نمي‌ماند. همين صحيح مسلم که مي‌گويد عقيده و رأي حضرت علي (عليه السلام) و عباس در مورد ابوبکر و عمر اين‌گونه بود:

 

كاذبا آثما غادرا خائنا

همين صحيح مسلم نقل مي‌کند:

 

آية المنافق ثلاث إذا حدث كذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان.

 

صحيح البخاري، ج1، ص14 - صحيح مسلم، ج1، ص56

خائن بودن، از نشانه‌هاي منافق است.

 

اگر شما بخواهيد با دم شير بازي کنيد، اگر ما هم روي خط قرمزها آمديم، حتي جوانان شما، شما را سوال‌پيچ كردند گلايه نفرماييد.

در خود صحيح مسلم و صحيح بخاري از قول اميرالمؤمنين (عليه السلام) خطاب به ابوبکر مي‌فرمايد:

 

و لکنک إستبددت علينا بالأمر.

 

تو در حق ما استبداد کردي.

 

صحيح البخاري، ج5، ص83 - صحيح مسلم، ج5، ص154

شما برويد کتاب‌هاي خودتان را اصلاح کنيد. شما مي‌گوييد که اگر چنان‌چه شيعيان به خلفاء‌تان مي‌گويند غاصب، وحدت ايجاد نمي‌شود. وحدت، يک بحث قرآني است و انکار وحدت در ميان مسلمانان، انکار قرآن است:

 

وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا

 

سوره آل عمران/آيه103

ولي معناي وحدت اين نيست که شيعيان، سنگر به سنگر، عقب‌نشيني کنند و شما هم جلو بيائيد. علامه شهيد مطهري (ره) – که امام خميني (ره) فرمود:

 

تمام کتاب‌هاي ايشان، بلا استثناء، مفيد است.

- در کتاب امامت و رهبري مي‌فرمايد:

ما شيعه هستيم و افتخار پيروي از اهل بيت (عليهم السلام) را داريم و وحدت را از ضروريات جهان اسلام مي‌دانيم؛ ولي حاضر نيستيم به خاطر وحدت، از يک مستحب يا مکروه کوچک‌مان دست برداريم.

 

امامت و رهبري، ص19

امام راحل (ره) و مقام معظم رهبري و ديگر مراجع ما که مناديان واقعي وحدت هستند، - اين آقا كه مي‌گويد شما نبايد قضيه شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را مطرح کنيد، بداند كه - مراجع عظام تقليد و مقام معظم رهبري در ايام فاطميه و امام خميني (ره) هم در زمان خود، مراسم عزاداري در ايام فاطميه را باشکوه‌تر از همه برگزار مي‌کردند. اينها براي ما الگو هستند. بله، اگر روزي مقام معظم رهبري و مراجع عظام تقليد گفتند که ايام فاطميه را تعطيل مي‌کنيم، ما هم مراجع تقليد و تابع رهبران‌مان هستيم و يقين داريم که اگر آسمان هم به زمين بيايد و زمين هم به آسمان برود، اينها دست از عزاداري در ايام فاطميه برنمي‌دارند.

به خاطر يکي از مولوي‌هاي زاهدان که گفت:

 

شهادت فاطمه زهراء افسانه است.

به دنبال آن، مراجع عظام تقليد ما مانند حضرت آيت الله العظمي فاضل (ره) و حضرت آيت الله العظمي تبريزي (ره) و حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني و ديگر مراجع عظام تقليد، در روز شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، با پاي پياده از خانه تا حرم حضرت معصومه (سلام الله عليها) پياده‌روي کردند. اين عکس‌العمل مراجع عظام تقليد ما بود در رابطه با  بعضي از مولوي‌هاي شما، آن‌وقت شما مي‌گوييد که اگر شما بحث حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و غاصب بودن خلفاء را مطرح کنيد، ما حاضر نيستيم با شما وحدت کنيم. مراد از وحدت اين نيست. مراد از وحدت اين است که علماء شيعه و شيعيان، نسبت به اهل سنت، اهانت و توهين و فحاشي نکنند و آنها هم نسبت به شيعه، اهانت نکنند. بحث و گفتگوي علمي، سر جاي خود است و مسدود نيست.

مقام معظم رهبري رسما فرمودند:

 

اگر کسي به اهل سنت اهانت کند، من شخصا با او برخورد مي‌کنم.

و عبارتي که از حضرت آيت الله سيدان نقل کردند در ديداري که با مقام معظم رهبري داشت، فرموده بودند:

 

وحدت براي ما يک اصل است، ولي در دفاع از اميرالمؤمنين (عليه السلام) حدّ و مرزي نداريم.

اين سخن بزرگان ما است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:,ساعت 8:40 توسط حامد مقري| |